خوب:
*یه قالب جدید درست کردمD: البته نه برای خودم
*بالاخره تونستم فونتو عوض کنممم*---*
*کلاس زبانو پیچوندم:>
*چند تا از آهنگای Ava Max رو گوش دادمD:
*همه اون قسمت های ناروتو که چیز خاصی نداشتنو حذف کردمممDD:
*نشستم دوباره Spirited Away رو دیدم. بار اولی که دیدمش هنوز نمیدونستم انیمه چیه و با دوبله فارسی دیدمش در نتیجه هیچی ازش نفهمیدم"-" ولی خب الان فکر میکنم تونستم به خوبی ارتباط بگیرم باهاش :] (و چیهیرو با من هم تایپه!D: هی هی هی هییی)
بد:
*همچنان وضع جسمیم داغونه:/ ولی خب بهتر از دیروزم خداروشکر
*با امروز میشه روز سومی که دیگه حوصله ی رسیدگی به پوستو ندارم:"/ هعیی...
*میخوام نتو آتیش بزنم.......
*به شدت نیاز دارم یه روز رو کاملا گریه کنم جوری که دیگه نتونم حرف بزنم. مثل اون شب پاییزی~ خوشحالم که الان به این نتیجه رسیدم که جفتشون هیچوقت دوستای خوبی نبودن... ولی خب میدونید؟ درد داره. خیلیم زیاد.
*نشستم همه ی کامنتای وب بیان الی سنپایو خوندم... حال عجیبی داشت. یه چیز تو مایه های گریه و خنده همزمان. البته خب نتونستم گریه کنم~ ولی یه بغض بدجور تو گلوم گیر کرده. موندم اگه کاری که کردم خودآزاری نبود پس چی بود؟:/
یه سری از کامنتا رو وااقعا دلم میخواست بزارم:") (برای دیدن با کیفیت اصلی کلیک کنید روشون:))
ولی میهن به فنا رفت:")...
+این اسمم:") میخواستم اسمم تو بیانم همین باشه ولی هی قاطی پاتی میشد پس بیخیال شدم:/
:")))
اینو کااملا یادمه گه وقتی صبح زود پاشده بودم خوندمش..
و وایولتی که همیشه با کامنتاش باعث میشه از خنده جر بخوری:")❤️
پ.ن:دلم خیلی برا آیانا تنگ شده...خیلی.. خیلی زیاد...
پ.ن2: میاین صحبت کنیم؟ واقعا یه چت درون وبلاگ لازم دارم..